عطش 8
به نام خدای شهیدان
تمام یاران امام به شهادت رسیده بودند،امام بود واهل حرمش…
لشکریان دشمن که بی رحمانه از هر سو میتاختند.امام حسین بعداز نبردی عاشقانه در راه خدا اسیر دست دشمنان شد هر چند واقعیت این بود که امام امیر بود و تا همیشه امیر خواهد ماند واسیران حقیقی دشمنانش بودند که در جهالت بی مثل ومانند بودند وتا ابد اسیر خواهند بود.
شمر ملعون بود و وقتلگاه و امام… ذوالجناح زخمی و خسته تیر خورده به کنار خیمه ها آمد.همه صدایش را شنیدند،از خیمه ها بیرون دویدند اما ذوالجناح بود فقط ذوالجناح… همه اطراف اسب امام ایستادند و گریه میکردند. حضرت زینب به سمت برادرش شتافت ومن نیز با ایشان همراهی کردم هوا گرم وسوزان بود. شمر به سمت امام میدوید و حضرت زینب به سمت برادر ومن به سمت اسوه های رضا ودلدادگی…
او میدویدو من می دویدم / او سوی مقتل من سوی قاتل /او می نشسشت و من می نشستم / او روی سینه من در مقابل/او میبریدو من میبریدم /او از حسین سر من غیر از او دل…
اشک امانم نمیداد وتا زنده ام به یاد آقایم حسین اشک خواهم ریخت وبا او خواهم ماند.